Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-03@09:10:03 GMT

شیرابه سیاست!

تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۳۶۲۷

شیرابه سیاست!

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: برخی پژوهش‌ها تک‌نگاری هستند، یعنی به جای آنکه چندین یا ده‌ها پدیده مشابه را مطالعه کرده و نتیجه‌گیری‌های کلان کنیم، کافی است یک پدیده را به صورت عمیق و ژرفانگر واکاوی و تحلیل کنیم و نتایج لازم را از آن بگیریم. وضعیت مدیریت مساله پسماند در کشور و به‌طور مشخص در استان‌های شمالی نمونه بسیار مناسبی برای تحلیل سیاست و ساختار مدیریتی آن در ایران است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وضعیتی که در گزارش خانم لطفی بازتاب یافته است.

سیاست در اینجا فاقد وجه آینده‌نگرانه و علمی و در نتیجه «از این ستون به آن ستون فرج» است، دفن زباله در آینده، با پرداخت هزینه از جیب مجموعه‌ای محروم و ناتوان و به سود عده‌ای دیگر و حکومت است. پرتاب زباله به «آینده»، آینده‌ای که ما نیستیم، هر کس بود خودش حل می‌کند و ربطی به ما ندارد. آیندگان چه خواهند کرد؟ تقصیر گذشتگان می‌اندازند، همین و بس. رویکرد کوتاه‌مدت، همان‌گونه که در حال استخراج و مصرف منابع انرژی هستیم. در بلندمدت چه می‌شود؟ همه مرده‌ایم، به ویژه ما. این مشکلات آیندگان است و نه ما. شیوه حل مشکلات چیست؟ پاسخ‌های سردستی و ساده و بی‌نیاز از تجربه‌های دیگران و جهانی. طرح‌های اصلاحی را باید به چه کسانی داد؟ هر کس ارزان بگیرد و سهم مدیران را بدهد و مهم هم نیست صلاحیت حرفه‌ای دارد یا خیر؟ طرح چگونه انتخاب می‌شود؟

بدون ارزیابی فنی و اقتصادی و با تصمیم فردی. نظارت بر طرح‌ها هم مانع پیشرفت است. مدیران در باب گذشته چه می‌گویند؟ جملاتی بی‌سر و ته و بدون معنا که هیچ افقی را نمی‌گشاید. در برابر رسانه‌ها چه رفتاری دارند؟ غیر پاسخگو و حساس نسبت به دادن کوچک‌ترین اطلاعات، آماری و... این مجموعه رفتاری و الگوی مدیریتی است که در موضوع پسماند‌های شمال کشور شاهدیم. آخر سر هم باید به اعتراض و بستن جاده و تظاهرات بکشد تا اقدامی کوچک شود. چرا چنین است؟ جامعه ما وارد عصر مدرن شده است حداقل از منظر عینی و سخت‌افزاری و مادی چنین هستیم، چون فقط در عصر مدرن است که شهر‌هایی با جمعیت میلیونی وجود دارد. ولی به لحاظ ذهنی به ویژه مدیریتی همچنان در محیط و قالب سنتی هستیم. نظام بروکراتیک و کارشناسی را که لازمه دنیای جدید است، نمی‌شناسیم و همچنان، چون مدیران پیشامدرن رفتار می‌کنیم. مرز میان امر کارشناسی و مدیریتی را نمی‌شناسیم و گمان می‌کنیم، کسی که مدیر شد، حتما کارشناس هم هست. از نظارت نیز گریزانیم.

یکی از مهم‌ترین پدیده‌های دنیای جدید زباله‌های شهری و نیز فاضلاب است. کسانی که تجربه‌ای از روستا‌های پیش از انقلاب دارند، می‌دانند که در آن روستا‌ها چیزی به نام زباله وجود نداشت. به‌طور مطلق چنین پدیده‌ای نبود. حتی سرگین‌های گاو و فضولات حیوانی را از جاده‌ها جمع و به عنوان کود یا سوخت مصرف می‌کردند، ذره‌ای دور ریختن غذایی وجود نداشت، اگر هم بود حیوانات خانگی می‌خوردند. ولی اگر امروز به روستا‌ها برویم، اولین چیزی که جلب توجه می‌کند، وجود زباله‌های پراکنده در سطح روستا حتی باغات و اراضی است. کافی است در خارج از شهر به ویژه در جاده‌های شمالی نگاهی به بوته‌های کنار جاده بیندازیم که چقدر زباله پلاستیکی به آن‌ها گره خورده است. اینجاست که دنیای مدرن با مساله پیچیده‌ای، چون زباله مواجه می‌شود که حتی حیات حیوانات در اقیانوس‌ها را هم به خطر انداخته است.

ضایعات مصرفی انسان به شکل زباله یا گاز‌های زیان‌بار حیات و بقای خودش را در این کره خاکی تهدید می‌کند. تمدن، عقلانیت، علم، مسوولیت‌پذیری، همکاری همگانی و... به کمک می‌آیند تا از طریق کنوانسیون‌های بین‌المللی مانع این خطر در سطح جهانی شوند. ولی پیش از آن در سطح ملی و منطقه‌ای این خطرات را رفع کرده‌اند. از این‌رو پسماند که یک تهدید محسوب می‌شد، اکنون به صورت فرصتی برای تولید کود و بازیافت و... در آمده است، این امر ناشی از وجود آینده‌نگری، عقلانیت و مدیریت علمی در جامعه امروزی است. حضور نهاد‌های مدنی قوی، در کنار نهاد‌های نظارتی مستقل می‌تواند مانع از تخلفات و بی‌توجهی حکومت‌ها و شهرداری‌ها در این موضوعات باشد. نظام هزینه و فایده و قیمت‌گذاری بسیار کارساز است.

تفکیک زباله خشک و‌تر از مبدا نقش مهی در این فرآیند دارد. من که حتی ۱۰ گرم زباله خشک و قابل بازیافت را داخل زباله‌تر نمی‌ریزم و همه را برای بردن عوامل مربوط نگه می‌دارم، به اندازه کسی مالیات پسماند می‌دهم که هر دو زباله را قاطی می‌کند و جامعه را هم از بازیافت محروم می‌کند و هم حجم زباله را افزایش می‌دهد. دستگاه قضایی در این میان غایب است تا در دفاع از حقوق ضایع شده مردم خسارت‌دیده از جمله مردم «سراوان» دفاع کند. رسانه‌ها و نهاد‌های مدنی ضعیف از پیگیری هستند و خلاصه آنچه جامعه ما را تهدید می‌کند، بیش از آنکه شیرابه زباله باشد، شیرابه سیاست است.

منبع: فرارو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۳۶۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چهارده تغییر مدیریتی استقلال در یک دهه

به گزارش "ورزش سه"، علی خطیر به صورت ناگهانی و شبانه، از سمت خود در استقلال برکنار شد تا اتفاقی که از مدت ها پیش نیز قابل حدس بود، به وقوع بپیوندد. مدیرعامل آبی ها که از همان روزهای ابتدایی نشستن روی صندلی ریاست باشگاه با سرمربی تیم وارد چالش های شدید و بی پایان شده بود، با امضای سه عضو هیئت مدیره باشگاه، سمت مهمش را از دست داد.

این اتفاق در شرایطی رخ داد که پس از روی کار آمدن هلدینگ خلیج فارس و خریداری 85 درصد از سهام استقلال، شایعاتی پیرامون تغییرات مدیریتی در باشگاه به گوش می رسید ولی شاید اغلب علاقه مندان به فوتبال تصور می کردند که این اتفاقات در پایان فصل رخ دهد اما شب گذشته و به یکباره، خبر برکناری علی خطیر رسانه ای شد.

با کنار رفتن علی خطیر، هیئت مدیره استقلال در مقطع فعلی تصمیم گرفته است تا سکان مدیریت باشگاه را در اختیار فرشید سمیعی قرار دهد. نائب رئیس هیئت مدیره استقلال که از زمان مصطفی آجورلو و به عنوان مسئول حقوقی آبی ها وارد باشگاه شد و پس از آن نیز توانسته است که حضور خود در جمع مدیران باشگاه را حفظ کند.

خطیر که تیر ماه سال قبل به سمت مدیرعاملی باشگاه منصوب شد، اواسط اردیبهشت ماه به کار خود پایان داد. چنانچه به 10 سال اخیر و تغییرات مدیریتی در باشگاه نگاهی بیندازیم، مشخص می شود که با چهارده بار جابجایی مدیرعاملان در استقلال، دوازده فرد مختلف روی صندلی ریاست باشگاه نشسته اند.

علی فتح الله زاده که از خرداد 89 به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شده بود، در اردیبهشت 1393 از این سمت کنار رفت. او با بیان اینکه خوشحال است فرد بزرگی مثل بهرام افشارزاده مدیرعامل این باشگاه شده است گفته بود: «نگران بودم که ایشان این سمت را قبول نکنند که خدا را شکر پذیرفتند و امیدوارم در کارشان موفق باشند.»

بهرام افشارزاده نیز دو سال و سه ماه صندلی ریاست استقلال را در اختیار داشت. در مرداد 1395 بود که او با حکم وزارت ورزش از سمتش برکنار شد. پس از او، رضا حسنی خو به این سمت منصوب شد که دوران مدیریت او فقط سه روز به طول انجامید و او با انتشار نامه ای، از قبول ریاست باشگاه خودداری کرد. حسنی خو دلیل تصمیمش را وجود افراد کارآمدتر برای این پست عنوان کرده بود.

در ادامه این رضا افتخاری بود که یک سال و یازده ماه به عنوان مدیرعامل استقلال مشغول فعالیت بود. پس از جنجال های پیرامون جدایی مامه تیام و سرور جپاروف، او هم مجبور به استعفا شد. افتخاری گفته بود: مشكل جسمی دلیل استعفای من نبود بلكه به دلیل نسبت دادن كم كاری مجبور به استعفا شدم.

پنجمین مدیرعامل استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، امیرحسین فتحی بود. اخراج وینفرد شفر، نخستین تجربه مربیگری فرهاد مجیدی و آمدن و رفتن استراماچونی، همگی مهمترین رویدادها و اتفاقات دوران مدیریت او بود. 19 آذر ماه 98 مازیار ناظمی، سخنگوی وقت وزارت ورزش و جوانان درباره اینکه آیا امیرحسین فتحی از مدیریت استقلال استعفا کرده، گفت: ایشان استعفای خود را اعلام کرده است.

پس از فتحی، صندلی ریاست باشگاه استقلال به یک چهره جنجالی رسید. اسماعیل خلیل زاده که عضو هیئت مدیره آبی ها بود، 15 ماه مدیرعامل باشگاه بود. مدیری که مأمور بازگشت استراماچونی به ایران شد ولی هرگز در این امر موفق نبود و در نهایت نیز فرهاد مجیدی را به عنوان جانشین سرمربی ایتالیایی معرفی کرد. خلیل زاده پس از جنجال های فراوان، مشکلات شخصی و برخی مسائل دیگر، از سمت خود استعفا داد.

هفتمین تغییر مدیریتی در استقلال، بازگشت یک چهره آشنا بود. علی فتح الله زاده که یکی از اعضای هیئت مدیره بود، جانشین خلیل زاده شد ولی پس از ابتلا به کرونا و بهانه هایی مبنی بر فراهم نبودن زمینه ها، یک ماه بعد از سمت خود کناره گیری کرد تا صندلی لرزان مدیریت به احمد سعادتمند برسد.

این مدیر پرحاشیه نیز که طرح های اقتصادی خبرسازی مانند پفک آبی را مطرح کرد، با فرهاد مجیدی وارد اختلافات جدی شد و پس از شکست استقلال در فینال جام حذفی، از تلاش هایش برای بازگشت استراماچونی خبر داد اما عمر مدیریت او کم بود و خیلی زود با انتشار نامه ای از سوی هیئت مدیره باشگاه استقلال، از سمتش برکنار شد.

نهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 به بعد، یک چهره جنجالی دیگر بود. احمد مددی که مخالفان زیادی میان هواداران داشت و رابطه اش با فرهاد مجیدی نیز شکراب شده بود، از سمت خود کناره گیری کرد. او در مهر ماه 99 آمد و پس از اعتراضات شدید به مدیریت، هواداران باشگاه استقلال در محل وزارت ورزش و جوانان تجمع کرده و خواستار برکناری احمدی از سمت مدیرعاملی استقلال شدند. پس از این تجمع، احمد مددی به ساختمان خیابان سئول رفت و جلسه‌ای را با معاون وزیر ورزش و جوانان برگزار و ساعاتی پس از این نشست، مددی از سمت مدیرعاملی استقلال استعفا کرد.

پس از آن، صندلی ریاست استقلال به یک نام آشنا رسید. مصطفی آجورلو به عنوان مدیرعامل آبی ها معرفی شد و این تیم توانست در نهایت قهرمان لیگ برتر شود. با جدایی مجیدی، مدیریت استقلال تصمیم گرفت تا ساپینتو را به عنوان جانشین سرمربی تیم قهرمان معرفی کند اما در نهایت نیز آجورلو در 23 مهر 1401 برکنار شد.

یکی از خبرگزاری های رسمی در آن زمان نوشت آجورلو به این دلیل از سمت خود در این باشگاه برکنار شده که همه تصمیمات را به صورت شخصی و بدون هماهنگی با هیئت مدیره باشگاه استقلال اتخاذ می‌کرد؛ اتفاقی که باعث دلخوری تعدادی از اعضای هیئت مدیره این باشگاه شد و در نهایت هم برکناری آجورلو را به دنبال داشت.

یازدهمین تغییر مدیریتی، بازگشت چندباره یک چهره آشنا و امتحان پس داده بود که در نهایت و مطابق پیش بینی ها، خیلی زود از سمتش کنار رفت. علی فتح الله زاده که جانشین آجورلو شده بود، در طول 6 ماه حضور در باشگاه استقلال، در بخش درآمدزایی ناتوان بود و به دلیل عدم پرداخت مطالبات استراماچونی و حذف استقلال از لیگ قهرمانان، مجبور به استعفا شد.

دوازدهمین تغییر مدیریتی استقلال، آمدن حجت کریمی بود. او توانست با دریافت وام از بانک شهر، طلب استراماچونی را پرداخت کند اما جنجال ها و اختلافات میان او و ساپینتو، منجر به از دست رفتن قهرمانی در هر دو جام شد. پس از آن، کریمی با طی کردن یک بازه زمانی طولانی و فرسایشی، توانست مجوز حضور جواد نکونام در استقلال را دریافت کند اما بلندپروازی های او برای جذب علیرضا بیرانوند و شکست بزرگ نقل و انتقالاتی سبب شد تا او هم تن به استعفا بدهد.

و بالاخره سیزدهمین مدیر استقلال از اردیبهشت 93 تاکنون، علی خطیر بود که همه در جریان ریز و درشت اتفاقات رخ داده در دوره مدیریتی وی هستیم. حالا و در شرایطی که فرشید سمیعی به عنوان سرپرست مدیرعاملی استقلال منصوب شده که او چهاردهمین مدیر استقلال در 10 سال گذشته است. باید دید که آیا حکم موقت سمیعی قطعی خواهد شد یا اینکه نفر پانزدهم روی صندلی ریاست باشگاه خواهد نشست.

دیگر خبرها

  • چهارده تغییر مدیریتی استقلال در یک دهه
  • آینده سرخابی‌ها با تعیین نحوه مدیریت ترسیم می‌شود
  • کاهش ۵ تنی پسماند روزانه اسالم با تفکیک از مبدا
  • تمام ظرفیت‌ها وتجارب مدیریتی برای حل مشکلات مردم بهره‌گیری می شود
  • سند جامع مدیریت پسماند ایلام تهیه می‌شود
  • آیا نکونام فصل بعد هم سرمربی استقلال خواهد بود؟
  • بررسی روند امحا و دفن زباله در ۴ شهر فارس
  • حسینی: سیاست دولت در کنترل نوسانات ارزی به مجلس اعلام شد
  • برنامه ریزی برای تولید سوخت حاصل از زباله در شهر تبریز
  • از لزوم جدیت در تفکیک زباله، تا سهم فاضلاب خانگی در آلودگی رودخانه های رشت